پرش به محتوا

بخش استفتائات دفتر آیة الله العظمی شیخ محمد اسحاق فیاض

سؤال(415) : معنی دقیق حد ترخص و مسافت شرعی را بیان فرمایید.

جواب : حد ترخص: اگر در آخرین نقطه شهر مردی بایستد و مسافر در جاده صاف آن قدر برود که دیگر آن مرد را نبیند، به آن مکان حد ترخص گفته می‌شود. مسافت شرعی: عبارت است از مکانی که از آخرین نقطه شهر بیست و دو و نیم کیلومتر فاصله داشته باشد. مجموع رفت و برگشت به این این مکان مجموعا ۴۵ کیلومتر یا ۸ فرسخ می‌باشد.

سؤال(416) : شهرهایی مثل شهر ری که هم اکنون جزو مناطق شهرداری تهران به شمار می‌آید، آیا شرعا نیز جزو شهر تهران محسوب می‌شود؟

جواب : شهرهایی مثل شهر ری در تهران، کاظمین در بغداد و کوفه در نجف از نظر شریعت مقدس شهرهای مستقلی به شمار می‌آیند و تابع شهرهای بزرگ نیستند. برای مثال اگر شخصی از تهران قصد رفتن به قم را دارد، در صورت توقف در شهرری، نمازش شکسته است. ولی اگر به قصد زیارت حرم حضرت عبدالعظیم حسنی به این شهر برود، نمازش کامل است.

سؤال(418) : بنده مقیم شهر قم هستم و در شهر تهران مشغول به تحصیل در دانشگاه می‌باشم و برای شرکت در کلاس ها در هفته یک بار باید از قم به تهران بروم. حکم نماز من چیست؟

جواب : اگر مدت تحصیل شما در تهران بیش تر از 3 سال ادامه داشته باشد، تهران مقرّ کار شما محسوب می‌شود و حکم وطن شما را دارد و در تهران نماز شما تمام و در رفت و برگشت نماز را شکسته بخوانید. اگر مدت تحصیل شما کمتر از 3 سال باشد، نماز شما در تهران و در رفت و برگشت تمام است، چون سفر مقدمه برای کار شما است.

سؤال(419) : در شهری کار می‌کنم که مسافت محل کار تا محل اقامت حدوداً ۷۰ کیلومتر می‌باشد. نماز و روزه من در آن شهر چگونه است؟

جواب : در محل کار و مکان اقامت نماز شما تمام و روزه شما صحیح است. اما در بین راه نماز شما شکسته است و می‌توانید اگر قبل از اذان ظهر باشد در بین راه افطار کنید.

سؤال(421) : محل کار شخصی از خانه سیصد کیلومتر می‌باشد و در هفته سه شب در خانه و چهار شب در محل کارش اقامت دارد. مسئله نماز و روزه او حکمی دارد؟

جواب : در مفروض سؤال، وظیفه وی در محل کارش تمام خواندن نماز و گرفتن روزه است و در بین راه نماز او قصر و روزه را می‌تواند افطار کند. هم چنین اگر شخص صبح از محل کارش حرکت کند و قبل از ظهر به وطنش برسد (یا برعکس) در صورتی که در بین راه چیزی نخورده باشد می‌تواند نیت روزه را نماید و در وطنش روزه اش صحیح است.

سؤال(423) : شخصی کارمند یکی از سازمان های بین المللی است، دفتر محل استخدام او در کشوری و محل کارش در کشور دیگری است و پس از هر چهار هفته یک هفته (هفته پنجم) را در کشور نخست (محل استخدام) یا کشورهای دیگر سپری می‌کند. آیا در جریان این یک هفته این شخص مسافر محسوب می شود؟

جواب : اگر مقصود از کشور محل استخدام، محل ولادت شخص مستخدم است، مکلف در این حال مسافر محسوب نمی شود بلکه در وطنش قرار دارد و تکلیفش وجوب روزه و خواندن نماز تمام است. در غیر این صورت، مسافر محسوب می‌شود و نمی تواند روزه بگیرد.

سؤال(424) : اگر کسی حداقل سه ماه تمام متناوباً برای کارش در سفر باشد، آیا نماز و روزه اش کامل می‌باشد؟ و اگر این سه ماه سفر متناوب علاوه بر کار، برای زیارت و تفریح و سیاحت هم باشد یا فقط برای زیارت و صله رحم و تفریح باشد، در این دو فرض هم حکم کثیرالسفر صدق می‌کند؟

جواب : ملاک در تمام خواندن نماز و گرفتن روزه در سفر این است که سفر، به نظر عرف شغل و کار محسوب شود و گفته شود که کار فلان شخص در سفر است. فرقی نمی کند که کار در تمام سال باشد یا در بعضی از آن. هم‌چنین سفر زیارتی یا تفریحی یا برای صله رحم، سفر عادی است و در صورت عدم قصد اقامت ده روزه، باید نماز را قصر (شکسته) بخواند و روزه را افطار نماید. ناگفته نماند که حتی اگر مکلف سه ماه یا بیش تر در سفر باشد (مستمراً یا متناوباً)، مادامی که سفر وی شغل و کارش محسوب نشود، تمام خواندن نماز و گرفتن روزه در سفر جایز نیست.

سؤال(425) : “دائم السفر” به چه کسی گفته می‌شود؟

جواب : کسی که سفر را برای خود کار و عمل قرار داده (مانند راننده و خلبان) و یا سفر را مقدمه برای کارش قرار داده باشد (مانند تاجر) ، بعد از شروع به کار و صدق عرفی این موضوع که "فلان شخص کارش در سفر یا سفر مقدمه برای کارش است" می‌تواند نمازش را تمام بخواند و روزه بگیرد.

سؤال(427) : اگر مسافری نداند تا چه زمانی در شهری که به آن سفر کرده اقامت خواهد داشت، وظیفه نماز و روزه آن چگونه است؟

جواب : تا مدت سی روز از اقامت نمازش شکسته است و بعد از آن نماز را کامل بخواند.

سؤال(430) : مسافر در حرم حضرت سیدالشهدا (ع) تا چند متر از اطراف قبر می‌تواند نمازش را تمام بخواند؟

جواب : مسافر در حرم و اطراف ضریح مطهر امام حسین (علیه السلام) بین تمام و قصر خواندن نماز خود مخیر است ولی در رواق و صحن شریف این قاعده برقرار نیست.

سؤال(431) : با توجه به این که در رساله عملیه آمده است: وطن جایی است که شخص در آن جا متولد شده و نشو و نما یافته است، آیا مکان هایی که فرزندان مهاجرین متولد شده و نشو و نما یافته اند، وطن اصلی آنان محسوب می‌شود؟

جواب : محل تولد به تنهایی کفایت نمی کند، اگر فرزند همراه و تابع پدر و مادرش باشد و با ایشان در شهر محل تولد خود سکونت کند، محل تولد کفایت می‌کند. بعد از بلوغ نیز مکلف می‌تواند برای خود وطن اختیار کند ولی وطن اول تا زمانی که شرعا از آن اعراض نکرده، باقی است.

سؤال(432) : آیا مهاجرین افغانی که در شهرهای ایران اقامت دارند و امکان دارد هر روز به کشور خود مسترد شوند، می‌توانند روزه بگیرند؟

جواب : اگر قصد اقامت ده روز در یک شهری را نمایند می‌توانند روزه بگیرند و نماز را تمام بخوانند.

سؤال(433) : اگر شخصی نداند تا چه زمانی در شهری می‌ماند، از چه زمان آن جا وطن او حساب می‌شود؟

جواب : در صورتی که شخص بداند که سه سال یا چهار سال در شهری می‌ماند، آن جا وطن اتخاذی حساب می‌شود.

سؤال(436) : اگر شخصی برای درس دادن یا درس خواندن در مسافت شرعی رفت و آمد کند، آیا کثیر السفر محسوب می‌شود؟

جواب : بله، به دلیل این که سفر مقدمه کارش محسوب می‌شود، کثیرالسفر بر او صدق می‌کند.

سؤال(437) : معنی اعراض از وطن چیست؟

جواب : شخصی از وطن اصلی خود که در آن متولد شده و به همراه پدر و مادر خود در آن سال ها زندگی کرده است، به شهر دیگری نقل مکان می‌کند. اگر شخص نیت کند که دیگر تحت هیچ شرایطی به مسقط الرأس خویش باز نگردد (مثلا دختری که شوهر کرده و به شهر همسرش رفته با خود بگوید حتی اگر شوهرم هم فوت کرد یا هر اتفاق دیگری افتاد به شهر پدر و مادرم بر نمی گردم) اعراض از وطن محقق شده است، در غیر این صورت اگر احتمال بدهد روزی به مسقط الرأس خود باز می‌گردد، اعراض محقق نمی شود.اگر اعراض محقق شود، هر وقت شخص به وطن قبلی خود مسافرت کند نمازش شکسته است و روزه نمی تواند بگیرد ولی اگر اعراض محقق نشد، می‌بایست در وطن خود نماز خود را تمام بخواند و روزه خود را بگیرد.