پرش به محتوا

بخش استفتائات دفتر آیة الله العظمی شیخ محمد اسحاق فیاض

سؤال(431) : با توجه به این که در رساله عملیه آمده است: وطن جایی است که شخص در آن جا متولد شده و نشو و نما یافته است، آیا مکان هایی که فرزندان مهاجرین متولد شده و نشو و نما یافته اند، وطن اصلی آنان محسوب می‌شود؟

جواب : محل تولد به تنهایی کفایت نمی کند، اگر فرزند همراه و تابع پدر و مادرش باشد و با ایشان در شهر محل تولد خود سکونت کند، محل تولد کفایت می‌کند. بعد از بلوغ نیز مکلف می‌تواند برای خود وطن اختیار کند ولی وطن اول تا زمانی که شرعا از آن اعراض نکرده، باقی است.

سؤال(432) : آیا مهاجرین افغانی که در شهرهای ایران اقامت دارند و امکان دارد هر روز به کشور خود مسترد شوند، می‌توانند روزه بگیرند؟

جواب : اگر قصد اقامت ده روز در یک شهری را نمایند می‌توانند روزه بگیرند و نماز را تمام بخوانند.

سؤال(433) : اگر شخصی نداند تا چه زمانی در شهری می‌ماند، از چه زمان آن جا وطن او حساب می‌شود؟

جواب : در صورتی که شخص بداند که سه سال یا چهار سال در شهری می‌ماند، آن جا وطن اتخاذی حساب می‌شود.

سؤال(436) : اگر شخصی برای درس دادن یا درس خواندن در مسافت شرعی رفت و آمد کند، آیا کثیر السفر محسوب می‌شود؟

جواب : بله، به دلیل این که سفر مقدمه کارش محسوب می‌شود، کثیرالسفر بر او صدق می‌کند.

سؤال(437) : معنی اعراض از وطن چیست؟

جواب : شخصی از وطن اصلی خود که در آن متولد شده و به همراه پدر و مادر خود در آن سال ها زندگی کرده است، به شهر دیگری نقل مکان می‌کند. اگر شخص نیت کند که دیگر تحت هیچ شرایطی به مسقط الرأس خویش باز نگردد (مثلا دختری که شوهر کرده و به شهر همسرش رفته با خود بگوید حتی اگر شوهرم هم فوت کرد یا هر اتفاق دیگری افتاد به شهر پدر و مادرم بر نمی گردم) اعراض از وطن محقق شده است، در غیر این صورت اگر احتمال بدهد روزی به مسقط الرأس خود باز می‌گردد، اعراض محقق نمی شود.اگر اعراض محقق شود، هر وقت شخص به وطن قبلی خود مسافرت کند نمازش شکسته است و روزه نمی تواند بگیرد ولی اگر اعراض محقق نشد، می‌بایست در وطن خود نماز خود را تمام بخواند و روزه خود را بگیرد.